بيانات در ديدار اعضاى ستاد برگزارى همايش محدّث كبير علّامه سيّد نعمتاللّه جزايرى
متن بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری كنگره ی بزرگداشت علّامه سیّد نعمت الله جزایری صبح پنجشنبه (10 اسفند) توسط آیتالله سید محمد علی موسوی جزایری نماینده ولی فقیه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز در این كنگره در شهرستان شوشتر قرائت شد.
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
خيلى متشكّريم از جناب آقاى جزائرى و بقيّهى آقايان كه به فكر افتادند اين شخصيّت بزرگ و گمنام را معرفى كنند. گمنام از اين جهت كه اگر چه مرحوم سيّد نعمتاللّه جزائرى با دو كتاب معروف است: زهر الرّبيع و انوار نعمانيّه، (2) لكن شأن مرحوم سيّد نعمتاللّه خيلى بالاتر از اينها است. ايشان، هم فقيه بودند ــ فقيه ماهرى است مرحوم سيّد نعمتاللّه ــ و هم محدّث خبير و متوسّعِ در كتابهاى اخبار بودند، هم اديب بودند. جالب اينجا است كه خانوادهى اينها يك خانوادهاىاند كه علاوهى بر فقاهت و حديث، اهل ادب و لغت و اينها هستند؛ مرحوم سيّد نورالدّين ــ پسر ايشان ــ كتاب معروف فروق اللّغات(3) را نوشته كه فقط يك كتاب لغت نيست، معنايش تسلّط كامل بر لغت عربى است؛ نوهى ايشان هم مرحوم سيّد عبداللّه جزائرى است؛ يعنى سه نسلْ پشت سرِ هم جزو علماى برجسته و معروفند، در حوزههاى علميّه شناخته شده هستند. البتّه هر سه بزرگوار اخبارىاند؛ مرحوم سيّد عبداللّه بيشتر، سيّد نعمتاللّه و سيّد نورالدّين كمتر؛ لكن مرحوم سيّد نعمتاللّه با اينكه اخبارى است، به آراء و نظرات اصوليّين توجّه دارد و كتابى هم ايشان دارد ــ من حالا اسم كتاب يادم نيست ــ در لزوم رجوع به كتب فقها؛ كه مراد ايشان از فقها،طبعاً فقهاى اصولى هستند. مرد بزرگى است ايشان.
آثار و تأليفات ايشان زياد است. حالا جنابعالى فرموديد حدود شصت تأليف؛ من حالا آن طور كه در ذهنم بود، ميدانستم ايشان حدود سى چهل تأليف دارند؛ كه در بين اينها شروح مهمّ كتب اربعهى ما هست - يعنى ايشان شرح تهذيب دارد، شرح استبصار دارد، بهنظرم شرح كافى دارد - شرح بسيارى از كتابهاى صدوق را دارد - مثل توحيد صدوق و مانند اينها. يعنى يك شخصيّت بسيار برجستهاى است ايشان در تبحّر و احاطهى بر حديث شيعه؛ و همراه با نگاه دقيق فقهى، نه فقط حديث. ايشان شاگرد علّامهى مجلسى است. خب، علّامهى مجلسى مرد خيلى بزرگى است، يعنى كسى نگاه كند به بيانهايى كه ايشان در بحار - در ذيل روايات - دارد، ميفهمد كه اين مرد هم فقيه است، هم متكلّم است، هم اهل عقليّات است. مجلسى خيلى بزرگ است، منتها فقط به حديث معروف شده؛ در حالى كه اينجور نيست. ايشان محدّث هم هست - خب كتاب حديث ايشان، بحارالانوار، كتاب بزرگى است - لكن فقيه متكلّم صاحبنظر ]است[، گاهى اوقات ايشان يك آراء بسيار برجستهاى در مسائل كلامى و عقلى - در ذيل روايات - دارد كه اينها خيلى برجسته است. مرحوم سيّد نعمتاللّه شاگرد يك چنين كسى است، شاگرد مرحوم علّامه مجلسى. شاگرد فيض ظاهراً، به نظرم ايشان شاگرد فيض هم بوده است. به هر حال شخصيّت برجستهاى است.
حالا كتاب زَهرُ الرّبيع هم با اينكه يك كتابى است كه در حوزههاى علميّه به عنوان يك كتاب فكاهى و اينها معروف شده، لكن نشاندهندهى اين است كه فقهاى ما، بزرگان ما، علماى ما، در عين كارهاى عميق علمى و فقهى به اين جور مسائل هم توجّه داشتند. يعنى ايشان در اوّل زهر الرّبيع - ما شايد پنجاه شصت سال قبل از اين زهر الرّبيع را نگاه ميكرديم - ميگويد كه ديدم طلبهها احتياج دارند به يك تفنّنى و تفكّهى، اين كتاب را براى آنها نوشتم؛ يعنى كتابى است كه ايشان نوشته براى اينكه طلبهاى كه حالا غرق در كارهاى علمى در مدرسه و در حجره و اينها است، يك وسيلهاى براى تفكّه داشته باشد؛ يعنى غافل از اين چيزها نبودند. حالا ما اينجا خشك بنشينيم، تا يك كسى آن طرف يك شوخىاى كرد فوراً به ما بربخورد! اينجورى نبودند علماى ما؛ آن هم عالمى مثل سيّد نعمتاللّه كه اخبارى و متصلّب و اينها است ديگر؛ امّا اين چيزها را هم داشتند. به نظر من اين تفنّن علماى گذشتهى ما خيلى مهم است؛ كه يك نمونهاش هم همين فروق اللّغات است كه عرض كرديم سيّد نورالدّين - پسر ايشان - با اينكه فقيه است، با اينكه محدّث است، شاگرد پدرش است، امّا در عين حال اينجور چيزی را در باب لغت مينويسد. به هر حال به نظر ما شخصيّت برجستهاى است مرحوم سيّد نعمتاللّه.
و خب خاندان هم خاندان علماند، بحمداللّه تا امروز هم اين خاندان خاندان علم بودهاند، و اميدواريم هميشه همينجور باشد. و تجليل از ايشان تجليل از علم است و تجليل از معارف الهيّه است؛ اين بزرگواران معرفى بشوند خيلى خوب است. بخصوص اگر بتوانيد، كتابهاى ايشان را تحقيق بكنيد، چاپ كنيد. انوار نعمانيّه مكرّر چاپ شده البتّه، آن كتاب كتاب معروفى است، لكن كتابهاى ديگر ايشان در دسترس نيست، يعنى كمتر توجّه شده به كتابهاى حديثى ايشان و شروحى كه ايشان بر احاديث نوشتند. انشاءاللّه موفّق و مؤيّد باشيد. از آقاى حسينى(4) هم كه كمك ميكنند به اين كارها تشكّر ميكنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه
خيلى متشكّريم از جناب آقاى جزائرى و بقيّهى آقايان كه به فكر افتادند اين شخصيّت بزرگ و گمنام را معرفى كنند. گمنام از اين جهت كه اگر چه مرحوم سيّد نعمتاللّه جزائرى با دو كتاب معروف است: زهر الرّبيع و انوار نعمانيّه، (2) لكن شأن مرحوم سيّد نعمتاللّه خيلى بالاتر از اينها است. ايشان، هم فقيه بودند ــ فقيه ماهرى است مرحوم سيّد نعمتاللّه ــ و هم محدّث خبير و متوسّعِ در كتابهاى اخبار بودند، هم اديب بودند. جالب اينجا است كه خانوادهى اينها يك خانوادهاىاند كه علاوهى بر فقاهت و حديث، اهل ادب و لغت و اينها هستند؛ مرحوم سيّد نورالدّين ــ پسر ايشان ــ كتاب معروف فروق اللّغات(3) را نوشته كه فقط يك كتاب لغت نيست، معنايش تسلّط كامل بر لغت عربى است؛ نوهى ايشان هم مرحوم سيّد عبداللّه جزائرى است؛ يعنى سه نسلْ پشت سرِ هم جزو علماى برجسته و معروفند، در حوزههاى علميّه شناخته شده هستند. البتّه هر سه بزرگوار اخبارىاند؛ مرحوم سيّد عبداللّه بيشتر، سيّد نعمتاللّه و سيّد نورالدّين كمتر؛ لكن مرحوم سيّد نعمتاللّه با اينكه اخبارى است، به آراء و نظرات اصوليّين توجّه دارد و كتابى هم ايشان دارد ــ من حالا اسم كتاب يادم نيست ــ در لزوم رجوع به كتب فقها؛ كه مراد ايشان از فقها،طبعاً فقهاى اصولى هستند. مرد بزرگى است ايشان.
آثار و تأليفات ايشان زياد است. حالا جنابعالى فرموديد حدود شصت تأليف؛ من حالا آن طور كه در ذهنم بود، ميدانستم ايشان حدود سى چهل تأليف دارند؛ كه در بين اينها شروح مهمّ كتب اربعهى ما هست - يعنى ايشان شرح تهذيب دارد، شرح استبصار دارد، بهنظرم شرح كافى دارد - شرح بسيارى از كتابهاى صدوق را دارد - مثل توحيد صدوق و مانند اينها. يعنى يك شخصيّت بسيار برجستهاى است ايشان در تبحّر و احاطهى بر حديث شيعه؛ و همراه با نگاه دقيق فقهى، نه فقط حديث. ايشان شاگرد علّامهى مجلسى است. خب، علّامهى مجلسى مرد خيلى بزرگى است، يعنى كسى نگاه كند به بيانهايى كه ايشان در بحار - در ذيل روايات - دارد، ميفهمد كه اين مرد هم فقيه است، هم متكلّم است، هم اهل عقليّات است. مجلسى خيلى بزرگ است، منتها فقط به حديث معروف شده؛ در حالى كه اينجور نيست. ايشان محدّث هم هست - خب كتاب حديث ايشان، بحارالانوار، كتاب بزرگى است - لكن فقيه متكلّم صاحبنظر ]است[، گاهى اوقات ايشان يك آراء بسيار برجستهاى در مسائل كلامى و عقلى - در ذيل روايات - دارد كه اينها خيلى برجسته است. مرحوم سيّد نعمتاللّه شاگرد يك چنين كسى است، شاگرد مرحوم علّامه مجلسى. شاگرد فيض ظاهراً، به نظرم ايشان شاگرد فيض هم بوده است. به هر حال شخصيّت برجستهاى است.
حالا كتاب زَهرُ الرّبيع هم با اينكه يك كتابى است كه در حوزههاى علميّه به عنوان يك كتاب فكاهى و اينها معروف شده، لكن نشاندهندهى اين است كه فقهاى ما، بزرگان ما، علماى ما، در عين كارهاى عميق علمى و فقهى به اين جور مسائل هم توجّه داشتند. يعنى ايشان در اوّل زهر الرّبيع - ما شايد پنجاه شصت سال قبل از اين زهر الرّبيع را نگاه ميكرديم - ميگويد كه ديدم طلبهها احتياج دارند به يك تفنّنى و تفكّهى، اين كتاب را براى آنها نوشتم؛ يعنى كتابى است كه ايشان نوشته براى اينكه طلبهاى كه حالا غرق در كارهاى علمى در مدرسه و در حجره و اينها است، يك وسيلهاى براى تفكّه داشته باشد؛ يعنى غافل از اين چيزها نبودند. حالا ما اينجا خشك بنشينيم، تا يك كسى آن طرف يك شوخىاى كرد فوراً به ما بربخورد! اينجورى نبودند علماى ما؛ آن هم عالمى مثل سيّد نعمتاللّه كه اخبارى و متصلّب و اينها است ديگر؛ امّا اين چيزها را هم داشتند. به نظر من اين تفنّن علماى گذشتهى ما خيلى مهم است؛ كه يك نمونهاش هم همين فروق اللّغات است كه عرض كرديم سيّد نورالدّين - پسر ايشان - با اينكه فقيه است، با اينكه محدّث است، شاگرد پدرش است، امّا در عين حال اينجور چيزی را در باب لغت مينويسد. به هر حال به نظر ما شخصيّت برجستهاى است مرحوم سيّد نعمتاللّه.
و خب خاندان هم خاندان علماند، بحمداللّه تا امروز هم اين خاندان خاندان علم بودهاند، و اميدواريم هميشه همينجور باشد. و تجليل از ايشان تجليل از علم است و تجليل از معارف الهيّه است؛ اين بزرگواران معرفى بشوند خيلى خوب است. بخصوص اگر بتوانيد، كتابهاى ايشان را تحقيق بكنيد، چاپ كنيد. انوار نعمانيّه مكرّر چاپ شده البتّه، آن كتاب كتاب معروفى است، لكن كتابهاى ديگر ايشان در دسترس نيست، يعنى كمتر توجّه شده به كتابهاى حديثى ايشان و شروحى كه ايشان بر احاديث نوشتند. انشاءاللّه موفّق و مؤيّد باشيد. از آقاى حسينى(4) هم كه كمك ميكنند به اين كارها تشكّر ميكنيم.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه
نظرات شما عزیزان: